عملیات عاشورایی

شب عملیات بود. حسین به نیروها گفت :

" خوب گوش کنید ، دشمن تازه بیدار شده و فهمیده از کجا ضربه اصلی را خورده است. ننه من غریبم بازی در نیارید اگه کسی میخواد بره ، تا درگیری شروع نشده بره ، برسیم تو چزابه محشر به پا میشه . قبل از عملیات هم به شما گفتم جنگ ما از وقتی شروع میشه که برسیم چزابه. امشب و فردا باید عاشورایی بجنگید. اطمینان داشته باشید این رمل ها برای ما کربلا میشه. نیروهای خودتون رو خوب توجیه کنید که بند پوتین های خودشون رو محکم ببندند. مهمات نداریم ، اسلحه نداریم قبول نیست ، دشمن را منهدم کنید و اسلحه اونُ بردارید. "


خاطرات شهید حسین خرازی



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: حاج حسین خرازی, خاطرات جنگ, شهید خرازی, ننه من غریبم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 105 صفحه بعد